تولدمامانی
20شهریورماه تولدمامان ندابود. ویک جشن خانوادگی کوچیک گرفتیم . کلی شیطنت کردی . همش میگفتی یَم(شمع) دستش وادای فوت کردن رودرمیاوردی . وچون هفته قبلش رفته بودیم تولدمحمدپسرعمه من همش میگفتی تَلَلود(تولد).درآخرهم پاهایت راطبق معمول کردی توی کیک. نوژان پارسال درتولدمامانی: ببین چه کوچولوبودی 8ماهت بودفرشته من نوژان امسال تولدمامانی : امسال ماشالله برای خودت خانومی شدی عروسک 20ماهه من ...
نویسنده :
مامان ندا
0:20